ابوبکر ابنعربیاِبْنِعَرَبی، ابوبکر محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن احمد مَعافِری اشبیلی (۴۶۸-۵۴۳ق/۱۰۷۶- ۱۱۴۸م)، فقیه مالکی و محدث نامدار اندلس بود. فهرست مندرجات۲ - اساتید وی ۳ - رابطه با بنی عباد ۴ - اعزام ابنعربی و پدرش به عنوان فرستاده ۵ - اساتید وی در دمشق ۶ - اساتید ابنعربی در عراق ۷ - اهداف ابنعربی و پدرش از سفر به مشرق ۸ - مصاحبت با امام محمد غزالی و ابوبکر طرطوشی ۹ - خروج ابنعربی از دیار مصر ۱۰ - ابنعربی در اشبیلیه ۱۱ - تصرف اشبیلیه توسط لشکریان موحدون ۱۲ - وفات ۱۳ - عقاید ابنعربی ۱۴ - سختگیر بودن در پذیرش حدیث و عمل بدان ۱۵ - نکته جالب در فقه ابنعربی ۱۶ - تبحر در علم حدیث ۱۷ - شاگردان ابنعربی ۱۸ - آثار ۱۹ - چاپی ۲۰ - خطی ۲۱ - فهرست منابع ۲۲ - پانویس ۲۳ - منبع ۱ - نسباز نسبت معافری چنین برمیآید که نسب او به فروع اندلسی قبیله عرب معافر میرسد. [۱]
ابنحزم، علی، جمهرةانساب العرب، ج۱، ص۴۱۸، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
پدرش از عالمان پرنفوذ اشبیلیه بود و محمد زیر نظر او به تحصیل پرداخت، به طوریکه در ۱۶ سالگی در ادب عربی ، قرائت و حساب تبحر یافت. [۲]
ابنعربی، محمد، «مختصر ترتیب الرحله»، ج۱، ص۱۸۶-۱۹۰، مع القاضی.
۲ - اساتید ویاز شیوخ او در این دوره بجز پدرش باید از دایی وی ابوالقاسم حسن بن عمر هوزنی و ابوعبدالله سرقسطی یاد کرد. [۳]
ابنعساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۵، ص۵۵۴، عمان، دارالبشیر (چاپ عکسی).
[۴]
مقری، احمد، نفح الطیب، ج۲، ص۲۸، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
۳ - رابطه با بنی عباددر منابع غالباً بر رابطه نزدیک پدر ابنعربی با بنی عباد - که پیش از مرابطون بر اشبیلیه حکم میراندند - تکیه شده است. گفته میشود که با سقوط عبادیان در ۴۸۴ق این خانواده در تنگنا قرار گرفته، ناچار سال بعد به جلای وطن تن دادند. [۵]
فتح بن خاقان، مطمح الانفسی، ج۱، ص۶۲، استانبول، ۱۳۰۲ق.
[۶]
قاضی عیاض، عیاض، الغنیه، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۷]
ابنعربی، محمد، «مختصر ترتیب الرحله»، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۳، مع القاضی.
۴ - اعزام ابنعربی و پدرش به عنوان فرستادهولی ابنخلدون از اعزام ابنعربی و پدرش توسط ابنتاشفین امیر مرابطی به عنوان فرستاده نزد خلیفه عباسی یاد کرده است [۸]
ابنخلدون، مقدمه، ص۲۸۵-۲۸۶، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۹]
ابنتغری بردی، النجوم، ج۵، ص۱۹۱.
این مضمون در برخی عبارات رحله ابنعربی تأیید شده است. عملکرد پدر و پسر نیز در جریان سفر آنان به شرق تا حدودی مؤید این مدعاست. در این سفر که در اوایل ۴۸۵ق آغاز شد، ابنعربی به همراه پدر از طریق افریقیه و مصر به شام در آمد. مدت ۳ سال در بیتالمقدس اقامت گزید و در آنجا از کسانی چون ابوبکر طرطوشی و مکی بن عبدالسلام رمیلی سود جست. از یادکردهای او برمیآید که این مدت از ایامِ بسیار پرفایده در دوران تحصیل او بوده است. [۱۰]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۱، ص۶۱، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۱۱]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۷۱۱، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۱۲]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۹۸۵، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۱۳]
ابنعربی، محمد، «مختصر ترتیب الرحله»، ج۱، ص۲۰۳-۲۱۲، مع القاضی.
[۱۴]
ذهبی، محمد، تذکرةالحفاظ، ج۴، ص۱۲۹۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
۵ - اساتید وی در دمشقسپس در دمشق در جلسات درس کسانی چون ابوالفتح مقدسی، ابومحمد ابن اکفانی و ابوالفضل ابن فرات شیعی حضور یافت [۱۵]
ابنعساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۵، ص۵۵۴، عمان، دارالبشیر (چاپ عکسی).
و در حدود شعبان ۴۸۹ راه عراق در پیش گرفت. [۱۶]
ابنعربی، محمد، «مختصر ترتیب الرحله»، ج۱، ص۲۱۶، مع القاضی.
۶ - اساتید ابنعربی در عراقاقامت در بغداد برای ابنعربی فرصتی مغتنم بود تا در مجلس استادان بزرگی چون ابوبکر شاشی و خطیب تبریزی شرکت جوید و با طرز فکرهای گوناگون آشنا شود. [۱۷]
ابنعربی، محمد، «مختصر ترتیب الرحله»، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۳، مع القاضی.
[۱۸]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۴، ص۱۵۹۹، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۱۹]
ابنعربی، محمد، عارضة الاحوذی، ج۱، ص۶، بیروت، دارالفکر.
این برهه تا آن اندازه برای وی ثمربخش بود که سالها بعد خاطرات آن، او را به سرودن ابیاتی در وصف بغداد واداشته است. [۲۰]
ضبی، احمد، بغیة الملتمس، ج۱، ص۹۴-۹۷، قاهره، ۱۹۶۷م.
۷ - اهداف ابنعربی و پدرش از سفر به مشرقوی در اواخر ۴۸۹ق قصد حجاز کرد و ضمن به جای آوردن مناسک حج از فراگیری علم نیز غفلت نورزید، [۲۱]
ابنعربی، محمد، عارضة الاحوذی، ج۴، ص۴۹-۵۰، بیروت، دارالفکر.
[۲۲]
ابنعساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۵، ص۵۵۴، عمان، دارالبشیر (چاپ عکسی).
اما گویا در این سفر مقصود دیگری را نیز دنبال میکرد و آن رساندن آوازه مجاهدات یوسف بن تاشفین در برابر حملات مسیحیان بود. [۲۳]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۳۷، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
پدر و پسر در سفر خود به مشرق افزون بر تحصیل علم و به جای آوردن حج، هدف دیگری را نیز در نظر داشتند. این هدف برقراری روابط دوستانه سیاسی میان مغرب و مشرق، پس از مدتها بریدگی، به منظور اتحاد در برابر هجوم مسیحیان بود. شاید بتوان توصیهنامههای والی دمشق و سران آن دیار برای آنان را نتیجه آگاهی ایشان از عزم این پدر و فرزند دانست. [۲۴]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۵۷، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
به هر روی ابنعربی پس از انجام دادن مناسک حج به بغداد بازگشت و تا اواخر ۴۹۱ق در آنجا ماند. در این مدت آن دو توانستند خلیفه عباسی مستظهر را متقاعد سازند که ابنتاشفین را به عنوان نماینده خود در مغرب به رسمیت شناسد. [۲۵]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۵۸ -۶۰، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
۸ - مصاحبت با امام محمد غزالی و ابوبکر طرطوشیابنعربی در این فاصله مدتی مصاحبت امام محمد غزالی را نیز درک کرد. ثمره این مصاحبت تأییدیهای بود که ابنعربی از غزالی برای ابنتاشفین دریافت داشت. [۲۶]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۴۱، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
[۲۷]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۶۱ -۶۴، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
در راه بازگشت به مغرب وی مدتی در اسکندریه مقیم شد و در این فرصت بار دیگر از محضر ابوبکر طرطوشی که به اسکندریه آمده بود، بهره برد و نیز توانست تأیید نامهای نیز برای ابنتاشفین طرطوشی بگیرد. مدتی هم در آنجا به مرابطه پرداخت. [۲۸]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۶۸ -۷۱، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
در ۴۹۳ق، زمانی که هنوز در اسکندریه بود پدرش درگذشت. [۲۹]
قاضی عیاض، عیاض، الغنیه، ج۱، ص۶۷، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
۹ - خروج ابنعربی از دیار مصرابنعربی پس از ترک دیار مصر از افریقیه گذشت، ولی مستقیماً به اندلس نرفت و راه مغرب پیش گرفت. [۳۰]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۷۵، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
[۳۱]
ابنقنفذ، احمد، انس الفقیر، ج۱، ص۷۱، به کوشش محمد فاسی، رباط، ۱۹۶۵م.
احتمالاً او به مراکش رفت تا نتیجه فعالیتهای سیاسی خود را به اطلاع ابنتاشفین برساند. سپس عازم اندلس شد و در ۴۹۵ق به موطن خود رسید. [۳۲]
قاضی عیاض، عیاض، الغنیه، ج۱، ص۶۸، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
جزئیات بیشتر این سفر را میتوان در «مختصر ترتیب الرحله» اثرِ خود او دنبال کرد.۱۰ - ابنعربی در اشبیلیهابنعربی در اشبیلیه مورد عنایت امیر سیر بن ابی بکر لمتونی نماینده مرابطون قرار گرفت و به سمت مشاورت وی برگزیده شد. [۳۳]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
[۳۴]
قاضی عیاض، عیاض، الغنیه، ج۱، ص۶۸، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۳۵]
کلاعی، محمد، احکام صنعة الکلام، ج۱، ص۱۸۸، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
وی با ابراهیم بن یوسف بن تاشفین که چندی بعد به حکمرانی آن دیار رسید، نیز روابط حسنه داشت و در سالهای ۵۱۴، ۵۲۲ و ۵۲۵ق در کنار امیران مرابطی در نبردهای کتنده، بلنسیه و غیر آن در برابر مسیحیان حضور یافت [۳۶]
ابنابار، محمد، المعجم، ج۱، ص۸، مادرید، ۱۸۸۵م.
[۳۷]
ابنابار، محمد، التکمله، ج۱، ص۳۴۴_۳۵۰، به کوشش عزت عطار، قاهره، ۱۹۵۶م.
[۳۸]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۸۲، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
در ۵۲۷ق ابنعربی شاهد تصرف موقت اشبیلیه به دست مسیحیان بود. [۳۹]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۹۵۵، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۴۰]
ابنعذاری مراکشی، محمد، البیان المغرب، ج۴، ص۸۸، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۷م.
به دنبال همین رابطه نزدیک با مرابطون بود که علی بن یوسف بن تاشفین در پایان جمادیالثانی ۵۲۸ از مراکش او را به قضای اشبیلیه گماشت. [۴۱]
ابنعذاری مراکشی، محمد، البیان المغرب، ج۴، ص۹۲-۹۳، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۷م.
[۴۲]
نبهای، علی، تاریخ قضاة الاندلس، ج۱، ص۱۰۶، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۸۴م.
گرچه حسن رفتار او را در دوران تصدی قضا ستودهاند، ولی کارشکنییهای مخالفان او موجب شد پس از حدود دو سال از آن منصب بر کنار شود (یا کناره گیرد). در پی آن به قرطبه رفت و چندی در آنجا مقیم شد و به تدریس پرداخت. [۴۳]
ابنبشکوال، خلف، الصله، ج۲، ص۵۹۱، قاهره، ۱۹۶۶م.
[۴۴]
قاضی عیاض، عیاض، الغنیه، ج۱، ص۶۸، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۴۵]
ضبی، احمد، بغیة الملتمس، ج۱، ص۹۳-۹۴، قاهره، ۱۹۶۷م.
[۴۶]
ابنعذاری مراکشی، محمد، البیان المغرب، ج۴، ص۹۳-۹۴، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۷م.
۱۱ - تصرف اشبیلیه توسط لشکریان موحدوناز آن پس تا ۵۴۱ق اطلاع چندانی از فعالیت سیاسی وی در دست نیست. شاید بیشتر اوقات خود را صرف تعلیم و تألیف میکرده است. تنها از یک سفر او به مغرب در حدود ۵۳۵ -۵۳۶ق اطلاع داریم که انگیزه آن روشن نیست. [۴۷]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۸۵، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
در ۵۴۱ق لشکریان موحدون اشبیلیه را به تصرف درآوردند و بر اساس گزارش ابنخلدون [۴۸]
ابنخلدون، العبر، ج۶، ص۳۱۳.
پسر ابنعربی با نام عبدالله در جریان این انتقال قدرت به دست موحدون کشته شد. در ۵۴۲ق ابنعربی در رأس هیأتی مرکب از سران اشبیلیه برای ابراز تسلیم نزد عبدالمؤمن امیر موحدون و جانشین ابنتومرت به مراکش رفت و عبدالمؤمن این هیأت را حدود یک سال در مراکش نگاه داشت.۱۲ - وفاتابنعربی در راه بازگشت در ربیعالاول ۵۴۳ در حومه فاس درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد. [۴۹]
ابنابی زرع، علی، الانیس المطرب، ج۱، ص۱۹۰، رباط، ۱۹۷۲م.
[۵۰]
الحلل الموشیه، ج۱، ص۱۴۷- ۱۴۸، به کوشش سهیل زکار و عبدالقادر زمامه، دارالبیضاء، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
مقبره ابنعربی در فاس همواره زیارتگاه علاقهمندان او بوده است [۵۱]
نبهای، علی، تاریخ قضاة الاندلس، ج۱، ص۱۰۷، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۸۴م.
[۵۲]
ابنقنفذ، احمد، انس الفقیر، ج۱، ص۴۲، به کوشش محمد فاسی، رباط، ۱۹۶۵م.
[۵۳]
مقری، احمد، نفح الطیب، ج۲، ص۳۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
[۵۴]
مراکشی، عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۳، ص۲۰، فاس، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م.
[۵۵]
گنون، عبدالله، «ادب الفقهاء»، مجلة لمجمع العلمی العربی، ج۱، ص۷۳۴، دمشق، ۱۳۸۴ق.
۱۳ - عقاید ابنعربیابنعربی در طول سفر شرقی خود توانست با عالمانی از مذاهب گوناگون ملاقات کند و در زمینههای مختلف از عقاید ، فقه ، علوم قرآنی ، حدیث و ادب تبحر یابد و آثاری تألیف کند. در عقاید باید وی را یک سلفی دانست و این طرز فکر او به روشنی از کتاب القواصم برمیآید. وی از موضع سلفی خود همواره صاحبان مذاهب مختلف کلامی و فیلسوفان را مورد حمله قرار داده است. [۵۶]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۴۸-۱۵۱، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
[۵۷]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۷۷-۱۸۰، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
عمار طالبی نیز در رسالهای با عنوان آراء ابنالعربی الکلامیه ونقده للفلسفة الیونانیه، به تفصیل عقاید او را بررسی کرده که در مطابع الشروق بیروت به چاپ رسیده است. اما در فقه، به عنوان یک مالکی، وی علاقه وافر خود را به پیشوای مذهب مالک جابهجا ابراز داشته و گاه سعی کرده او را میان پیشوایان مذاهب چهارگانه برتر شمارد. [۵۸]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۶۲۳، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
وی تا حد امکان تلاش دارد از مذهب مالکی دفاع کند و پیروان مذاهب دیگر چون شافعیان، حنفیان و ظاهریان را - گاه تا حد افراط - مورد حمله قرار دهد. [۵۹]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۱، ص۱۲، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۶۰]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۱، ص۸۳، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۶۱]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۱، ص۴۴۶، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۶۲]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۵۷۳، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۶۳]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۵۹۸، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۶۴]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۷۲۵، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
ولی از دیدگاهی دیگر ابنعربی به عنوان فقیهی مجتهد خود را همیشه ملزم به پیروی از پیشینیان نمیبیند و گاه و بیگاه فتواهایی برخلاف نظر مشهور ایشان صادر میکند [۶۵]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۱، ص۲۵۲، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۶۶]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۶۱۲، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
و در این راه حتی از اینکه نظر شخص مالک را نادیده بگیرد، پرهیز ندارد. [۶۷]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۱، ص۱۰۶،به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
[۶۸]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۳، ص ۱۰۵۳، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
در فقه ابنعربی تا آن اندازه به حکمت تشریع احکام بها داده شده که حتی عموم قرآن با حکمت حکم تخصیص داده میشود. [۶۹]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۲، ص۶۲۷، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
۱۴ - سختگیر بودن در پذیرش حدیث و عمل بداناز طرف دیگر ابنعربی در پذیرش حدیث و عمل بدان بسیار سختگیر است. او همچون ابنحزم به عامل «زبان» در برداشت از نصوص قرآن و حدیث عنایت ویژهای مبذول داشته است، چنانکه مباحث لغوی و نحوی برای نشان دادن صحیحترین برداشت از منابع فقهی در سراسر نوشتههای او دیده میشود. در مقایسهای بین فقه ابنعربی با ابنحزم، باید گفت او در طرح عامل زبان در فقه و نوع برخورد با حدیث میتواند تا حد قابل ملاحظهای از ابنحزم تأثیر پذیرفته باشد، ولی در مسأله حکمت تشریع در نقطه مقابل ابنحزم قرار گرفته و به این طریق خلا´ ناشی از استناد محدود به حدیث را که ابنحزم با اصالت دادن به اباحه پر کرده، او با طرح مساله حکمت از میان برداشته است. ۱۵ - نکته جالب در فقه ابنعربیدیگر نکتهای که در فقه ابنعربی جلب نظر میکند نقطه نظرهای او در مسائل مربوط به جنگ با کفار است. او که بارها از نزدیک صحنههای نبرد را درک کرده و همواره در جریان مصالح سیاسی مسلمین در مقابله با مسیحیان بوده، اعمالی چون به استقبال شهادت رفتن را تجویز کرده است. [۷۰]
ابنعربی، محمد، احکام القرآن، ج۱، ص۱۱۶، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
۱۶ - تبحر در علم حدیثابنعربی از حدیث نیز بهرهای وافر داشته، تا حدی که کثرت روایات او موجب شده که برخی از معاصرانش به نقل او بدگمان شوند، [۷۱]
قاضی عیاض، عیاض، الغنیه، ج۱، ص۶۸، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۷۲]
ذهبی، محمد، تذکرةالحفاظ، ج۴، ص۱۲۹۶-۱۲۹۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
ولی این بدگمانی، بعدها مورد اعتنا قرار نگرفته است. اینکه رابسن با استناد به لسان المیزان [۷۳]
ابنحجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، ج۵، ص۲۳۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۰ق.
مدعی شده که ابنحجر او را ضعیف خوانده است، درست نیست، زیرا «محمد بن عبدالله معافری» موردنظر ابنحجر، به تصریح خود وی پیش از دارقطنی (د ۳۸۵ق) میزیسته است. [۷۴]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۲۱-۱۳۵، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
[۷۵]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۵۱-۱۷۷، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
[۷۶]
عمادالدین کاتب، محمد، خریدة القصر (قسم شعراء المغرب و الاندلس)، ج۲، ص۲۹۶، به کوشش آذرتاش آذرنوش و دیگران، تونس، ۱۹۷۱م.
[۷۷]
ضبی، احمد، بغیة الملتمس، ج۱، ص۹۴-۹۷، قاهره، ۱۹۶۷م.
[۷۸]
ابنسعید، علی، رایات المبرزین، ص۶۰ -۶۱، به کوشش محمد رضوان دایه، دمشق، ۱۹۸۷م.
[۷۹]
ابنسعید، علی، المغرب، ج۱، ص۲۵۰، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۳م.
[۸۰]
ابنخطیب، محمد، الاحاطه، ج۲، ص۲۱۴، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۱۷ - شاگردان ابنعربیاز شاگردان ابنعربی میتوان عالمان نامداری چون قاضی عیاض، ابنبشکوال، ابنخیر اشبیلی و ابنبسام را یاد کرد. [۸۱]
قاضی عیاض، عیاض، الغنیه، ج۱، ص۶۸ -۶۹، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۸۲]
ابنبشکوال، خلف، الصله، ج۲، ص۵۹۱، قاهره، ۱۹۶۶م.
[۸۳]
ابنخیر اشبیلی، محمد، فهرست، ج۱، ص۵۱، به کوشش کودرا، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
[۸۴]
ابنبسام، علی، الذخیره، ج۳، ص۳۱۹، به کوشش احسان عباس، لیبی/ تونس، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
ابنحزم هم نیز از دست او خرقه پوشیده است. [۸۵]
ابنقنفذ، احمد، انس الفقیر، ج۱، ص۴۲، به کوشش محمد فاسی، رباط، ۱۹۶۵م.
[۸۶]
ابنقنفذ، احمد، انس الفقیر، ج۱، ص۹۳، به کوشش محمد فاسی، رباط، ۱۹۶۵م.
[۸۷]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۹۱-۱۱۱، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
۱۸ - آثارنوشتههای ابنعربی از حیث موضوع بسیار متنوع است و در برخی از آنها گونهای نوآوری دیده میشود. از جمله گلدسیهر، در بررسی کتب مربوط به خلافیات در فقه، آثار ابنعربی در این زمینه را از نخستین نوشتههای اندلسی قلمداد کرده و کراچکوفسکی، در بررسی ادب جغرافیای عربی او را از پیشتازان رحله نویسی دانسته است. ۱۹ - چاپی۱. احکام القرآن، که در آن به ترتیب سور، آیات احکام را مورد بررسی قرار داده و جابه جا به بحثهای اصولی و ادبی پرداخته است. این اثر چندین بار از جمله در ۱۹۵۷-۱۹۵۹م به کوشش علی محمد بجاوی در قاهره به چاپ رسیده است. مؤلف خود اختصاری از آن را با عنوان الاحکام الصغری فراهم آورده که به صورت خطی در رباط و فاس یافت میشود. [۸۸]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۳۱، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
۲.عارضة الاحودی، در شرح سنن ترمذی که بارها از جمله در ۱۹۳۴م در حیدرآباد دکن چاپ شده است؛ ۳. العواصم من القواصم، که یک بررسی کلامی در واقعه صفین بوده و چندین بار از جمله در ۱۳۴۷ق در الجزایر به چاپ رسیده است؛ ۴. مختصر ترتیب الرحله، این اثر مختصر کتاب ترتیب الرحله مؤلف است که در زمان حیات او از میان رفته بوده است. این مختصر که در مقدمه قانون التأویل درج شده، به کوشش سعید اعراب به چاپ رسیده است. همچنین برخی رسالههای او را عصمت عبداللطیف دندش به همراه دور المرابطین فی نشر الاسلام در بیروت (۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م) به چاپ رسانیده است. ۲۰ - خطی۱. الامدالاقصی فی شرح الاسماء الحسنی، در کتابخانههای سلیم آغا، رامپور، حسنیه مغرب و خزانه رباط [۸۹]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۲۷، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
)؛ ۲. سراج المریدین، در علم تذکیر از علوم قرآنی (بر اساس طبقهبندی مؤلف)، در دارالکتب مصر و کتابخانه کتانی [۹۰]
سید، خطی، ج۱، ص۴۵۸.
[۹۱]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۳۱، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
. ۳.قانون التأویل، در علوم قرآنی، در کتابخانههای اسکوریال، دارالکتب مصر و قرویین فاس [۹۲]
خدیویه، فهرست، ج۱، ص۱۸۸-۱۸۹.
. ۴.القبس، در شرح موطأ مالک، در خزانه رباط، کتابخانههای کتانی، صبیحیه سَلا و قرویین فاس [۹۳]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۴۰، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
. ۵.الناسخ و المنسوخ فی القرآن، در خزانه رباط و کتابخانه قرویین فاس. [۹۴]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۲۹، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
[۹۵]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۱۲۱-۱۷۳، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
ابنعربی همچنین در انتقال آثار مشرقیان به مغرب و نیز آثار اسلاف به اخلاف نقش بسزایی ایفا کرده است. [۹۶]
اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، ج۱، ص۹۰، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
۲۱ - فهرست منابع(۱) ابنابار، محمد، التکمله، به کوشش عزت عطار، قاهره، ۱۹۵۶م. (۲) ابنابار، محمد، المعجم، مادرید، ۱۸۸۵م. (۳) ابنابی زرع، علی، الانیس المطرب، رباط، ۱۹۷۲م. (۴) ابنبسام، علی، الذخیره، به کوشش احسان عباس، لیبی/ تونس، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م. (۵) ابنبشکوال، خلف، الصله، قاهره، ۱۹۶۶م. (۶) ابنتغری بردی، النجوم. (۷) ابنحجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۰ق. (۸) ابنحزم، علی، جمهرةانساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۹) ابنخطیب، محمد، الاحاطه، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م. (۱۰) ابنخلدون، العبر. (۱۱) ابنخلدون، مقدمه، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۲) ابنخیر اشبیلی، محمد، فهرست، به کوشش کودرا، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م. (۱۳) ابنسعید، علی، رایات المبرزین، به کوشش محمد رضوان دایه، دمشق، ۱۹۸۷م. (۱۴) ابنسعید، علی، المغرب، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۳م. (۱۵) ابنعذاری مراکشی، محمد، البیان المغرب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۷م. (۱۶) ابنعربی، محمد، احکام القرآن، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م. (۱۷) ابنعربی، محمد، عارضة الاحوذی، بیروت، دارالفکر. (۱۸) ابنعربی، محمد، «مختصر ترتیب الرحله»، مع القاضی. (۱۹) ابنعساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، عمان، دارالبشیر (چاپ عکسی). (۲۰) ابنقنفذ، احمد، انس الفقیر، به کوشش محمد فاسی، رباط، ۱۹۶۵م. (۲۱) اعراب، سعید، مع القاضی ابی بکر بن العربی، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م. (۲۲) حجی، محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصبیحیة بسلا، کویت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۵م. (۲۳) الحلل الموشیه، به کوشش سهیل زکار و عبدالقادر زمامه، دارالبیضاء، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م. (۲۴) خدیویه، فهرست. (۲۵) ذهبی، محمد، تذکرةالحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. (۲۶) سید، خطی. (۲۷) ضبی، احمد، بغیة الملتمس، قاهره، ۱۹۶۷م. (۲۸) عمادالدین کاتب، محمد، خریدة القصر (قسم شعراء المغرب و الاندلس)، به کوشش آذرتاش آذرنوش و دیگران، تونس، ۱۹۷۱م. (۲۹) فاسی، محمد عابد، فهرست مخطوطات خزانة القرویین، دارالبیضاء، ۱۳۹۹ق. (۳۰) فتح بن خاقان، مطمح الانفسی، استانبول، ۱۳۰۲ق. (۳۱) قاضی عیاض، عیاض، الغنیه، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۳۲) کلاعی، محمد، احکام صنعة الکلام، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۳۳) گنون، عبدالله، «ادب الفقهاء»، مجلة لمجمع العلمی العربی، ج ۴۰، دمشق، ۱۳۸۴ق. (۳۴) مجلة معهد المخطوطات العربیه، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م. (۳۵) مراکشی، عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، فاس، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م. (۳۶) مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م. (۳۷) نبهای، علی، تاریخ قضاة الاندلس، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۸۴م؛ ۲۲ - پانویس
۲۳ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوبکر ابنعربی»، ج۴، ص۱۵۰۶. ردههای این صفحه : تراجم | علمای اهل سنت | علمای قرن پنجم | علمای قرن ششم | فقهای مالکی | محدثین اهل سنت
|